شهيد نسرين افضل
از ديگر ن شهيده که در راه اعتلاي کشورمان به شهادت رسيده است ميتوان به شهيده «نسرين افضل» اشاره کرد. او در سال 1338 در شيراز متولد شد و روزها و سالهاي شيرين کودکي را به عطر رأفت و عطوفت مادري نيکروش و به همت و اهتمام پدري مخلص و متدين گذراند. سپس در مدارس شيراز، تحصيلات دورههاي ابتدايي و راهنمايي را به پايان رساند و به برکت و بهره معارف و تعاليم عاليه اسلامي، زندگي عزتمندانه و شرافتمندانه خود را ادامه داد و حجب و نجابت،زيور و زينت جانش شد و با اداي فريضههايي چون نماز و روزه،روح و روانش را نشاط بخشيد.
نسرين با ورود به دبيرستان، بر بسياري از نابسامانيها در رژيم شاه، خردمندانه اعتراض کرد و بر نامشروع بودن حکومت وقت خروش برداشت تا آنجا که يک بار نيروهاي امنيتي او را تحت تعقيب قرار دادند.
با معدل 18موفق به اخذ ديپلم شد. وي با روحي سرشار از پيوستگي به درگاه احديت، کمر به خدمت خلق خدا بست و قدرت خويش را صرف خدمت در کميته امداد، کميته انقلاب اسلامي،سپاه و جهاد سازندگي کرد. مطلوب خود را در جهادسازندگي يافت و با خدمت به محرومترين قشر جامعه، به دنبال کسب قرب به پروردگار بود.
در نخستين تلاشهايش،به عنوان جهادگر در يکي از روستاهاي مجاور شيراز(روستاي دودج) براي ن و دختران جوان آن ديار به برگزاري کلاسهاي فرهنگي همت گماشت و آنان را با اصول و معارف انسانساز اسلام مأنوس و مألوف کرد. سپس فعاليتش را در روستاي «دشمن زياري» ادامه داد و در منطقه «فراشبند» از توابع استان فارس به برگزاري نمايشگاه عکس و کتاب مبادرت ورزيد.
در آغاز سال 1360 ، نسرين از فقر فرهنگي شديد کردستان آگاه شد و با برادرش احمد افضل (مفقودالاثر) در مورد رفتن به آنجا م کرد و در همان زمان بود که جهاد اعلام کرد که در جهت رشد هرچه بيشتر فرهنگي به بانوان در کردستان احتياج است.
نسرين افضل پس از م با علماي شهر راهي کردستان شد. چيزي نگذشت که گوهر وجود وقف الهي شده نسرين افضل بر همه نمايان شد و همه ارگانها سعي کردند از فضايلش بهره ببرند و افضل تا آنجا که توان داشت ارگانهاي ضعيف و مردم محروم آنجا را توان الهي بخشيد. حتي وقت استراحت شبانه خويش را در فرمانداري و براي تقسيم کردن کوپنهاي مردم مهاباد صرف کرد. بعضي اوقات تا نيمههاي شب با وجود خطرهاي فراوان آن شهر که چون شهر به تاراج رفته در اختيار ضدانقلاب بود براي آموزگاران متعهد آن ديار جلسه ميگذاشت.
در شهريورماه سال 1360 خبر شهادتش برادرش را شنيد و راهي شيراز شد و مطلع شد برادرش نه تنها به درجه رفيع شهادت نائل آمده که وجودگهربار او به شهيدان مفقودالاثر انقلاب پيوسته است.
با مسئوليت سنگينِ ابلاغ انديشه شهدا، ديگر بار به مهاباد بازگشت و در سپاه،جهادسازندگي،بنياد امور جنگزدگان، فرمانداري،آموزش و پرورش و سپاه پاسداران مجاهدت کرد. حالا تنها کسي است که براي تصديگري تبليغات و انتشارات سپاه در مهاباد لايق.
مدتي اين مسئوليت را ميپذيرد و در عين حال به ديگر ارگانها نيز رسيدگي ميکند و سپس به خاطر نياز شديد آموزش و پرورش با سمت معلم تربيتي شروع به کار ميکند و با اين مسئوليت معلمين را نيز آموزش ميدهد و يک دوره از معلمين نهضت سوادآموزي نيز از جمله افرادي بودند که از فضل او بهرهمند ميشوند.
در نخستين روزهاي بهار سال 1361 با يکي از جوانان مجاهد شاغل در سپاه، ازدواج کرد و تابستان همان سال در شامگاه هنگامي که از مراسمي به منزل باز ميگشت سوار خودرويي شد اما در مسير به کمين عوامل ضدانقلاب افتاد و در آن جمع، تنها، شهيده نسرين افضل مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و به شهادت رسيد.
درباره این سایت